خبرنگاران شهری از شورای پنجم می گویند
شورای شهر پنجم چند روز گذشته کار خود را پایان داد و به تاریخ پیوست اما واکاوی عملکرد آن می تواند از آسیب های آینده جلوگیری کند. از این رو همزمان با 17 مرداد، برخی خبرنگاران حوزه شهری از دوران مدیریت پنجمی ها نوشتند. ترس با چاشنی محافظه کاری برای شفافیت مژگان انصاری؛ خبرگزاری ایسنا

شورای شهر پنجم چند روز گذشته کار خود را پایان داد و به تاریخ پیوست اما واکاوی عملکرد آن می تواند از آسیب های آینده جلوگیری کند. از این رو همزمان با 17 مرداد، برخی خبرنگاران حوزه شهری از دوران مدیریت پنجمی ها نوشتند.
ترس با چاشنی محافظه کاری برای شفافیت

مژگان انصاری؛ خبرگزاری ایسنا
قبل از آغاز شورای شهر پنجم به طور کامل پیگیر مواضع اعضا، برنامههایشان و نحوه گفتار و بیانشان بودم و در چهارسال گذشته نیز شاهد بزرگتر و پختهتر شدن شورای پنجم بودم اما آنطور که از عملکردشان پیدا بود هنوز راه طولانی برای اثبات و تثبیت جایگاه خود در نظام تصمیمگیری شهری داشتند.
شورای شهر پنجم با آن رایهای چشمگیر مردمی، میزان امیدمان به تغییر در شهر تهران را بهطور چشمگیری افزایش داد و پیام آن رایهای میلیونی به یک فهرست در شورای شهر گواه از آن داشت که مردم خواهان تغییر رویه در تهران هستند؛ تغییری که به حق در برخی حوزهها همچون حفظ باغات، یادآوری مشاهیر ایران با نامگذاری معابر و… باید انجام میشد. اما تغییر مداوم شهرداران که البته با توجه به شرایط نابسامان و از روی ناچاری رخ داد یا ورود نکردن به مسائل جدیتر شهر همچون پیگیری تخلفات و پیگیری پروندههای قبلی و البته شرایط کلی جامعه، سبب شد که برخی انتظارات مردم و ما از منتخبان به سرانجام نهایی نرسد و این موضع هم پیامدی جز دلسردی نداشت.
شورای شیشهای، شفافیت، بررسی پروندههای قضایی، به محکمه کشیدن متخلفان و دزدان در شهرداری از جمله وعدهها و قرارهای اعضای شورا با ما و مردم بود امادر عمل شاید ساختار هضم کننده شهرداری، وضعیت حاکم در شهر و یا حتی احضار دو الی سه عضو به دادگاه یا بی تفاوتی دستگاه قضا به پروندههای شهرداری اول سبب دلسردی اعضا و بعد از آنهم ما شد.
روزمرگی یا شاید دلمردگی آفت هر اتفاق نو و جدیدی است که به ساختمان شیشه ای شورای شهر نیز راه یافت و همه اتفاقات تکراری شد، طرحها و لوایح آمدند و با سرعت بررسی شدند، رایهای مثبت و منفی ثبت شد اما حال دلمان که به شعار شهر شیشهای،برخورد با متخلفان و…. خوش بود، خوش نشد.
ما به تغییرات و اصلاح درساختار مدیریت شهری، امید داشتیم اما شورای پنجم دچار ترس و محافظهکاری شد و نتوانست پاسخ درستی به رای میلیونی مردمی، بدهند.
اعضای شورای پنجم نتوانستند به دلیل ساختار حزبی و انگارهای ذهنی که داشتند، ارتباط درستی با بدنه شهرداری و مردم تهران برقرار کنند و این هم دلیلی دیگری بر محبوب نبودن و ناشناخته ماندنشان است.
10 از 20

حامد فوقانی؛ روزنامه همشهری
شورای پنجم شهر تهران با آرای میلیونی شهروندان کار خودش را آغاز کرد؛ آرای که مردم اغلب بدون شناخت از چهرههایی نامزد شده و بهخاطر لیست امید به درون صندوقهای رأی ریختند. آنها آمده بودند تا همراه با انتخاب نامزد ریاستجمهوری نزدیک به جبهه اصلاحطلبان، لیست سنجاق شده به آنرا نیز انتخاب کنند. پایتختنشینان با این نگاه که همزمان با تدوام فعالیت دولت تدبیر و امید برای 4سال دیگر، صندلیهای صحن شورا را نیز اصلاحطلبان میسپارند، آرای قابل توجهی را برای نخستین بار در ادوار انتخابات شوراها به لیست آنها دادند تا 21عضو اصلاحطلب و البته از 4حزب متفاوت راهی ساختمان خیابان بهشت شوند. شورای پنجم شهر تهران با همان شعارها و وعدههایی که داده بود، از ابتدای شهریور سال 96 مشغول فعالیت شد. در همان ابتدا، محمدعلی نجفی، مرد آشنای اصلاحطلب که در ذهنها بهعنوان وزیر آموزش و پرورش سالیان طولانی دولتها، معروف بود را بهعنوان شهردار تهران انتخاب کردند؛ انتخابی که به زعم بسیاری از کارشناسان، نخستین اشتباه شورای پنجم به حساب میآید. اشتباه نه از اینکه نجفی، فردی توانمند و با سواد نباشد بلکه با مشکلات زیادی که بر سر راهش به وجود خواهد آمد و اتفاقا هم آمد، توانایی ماندن را نخواهد داشت. نجفی با توقف صدور هولگرام، نشان داد که برای مبارزه با اژدهای هفتسر فساد در شهرداری روی کار آمده است. اما درآمدهای شهر از یکسو و انتظارات وسیع از سوی دیگر، به نجفی یادآور شد که اداره پایتخت ایران به این آسانیها نیست. به هرترتیب نجفی زیر فشارها داوم نیاورد تا دوبار استعفا بدهد. استعفای نخست را شورا قبول نکرد اما مشخص بود که نجفی تصمیمش را گرفته و شورای شهر تهران باید پروسه انتخاب شهردار جدید شود. دستکم 8ماه از وقت شورای پنجم برای انتخاب شهردار بهنوعی تلف شد. سرانجام سیدمحمدعلی افشانی را میان گزینهها را با چشمهای بسته روی طرح منع بهکارگیری بازنشستگان که در مجلس بررسی میشد انتخاب کردند و تاوانش را خیلی زود دادند. افشانی با مصوب شدن طرح و ابلاغ آن، باید سکانداری تهران را رها میکرد. بنابراین او رفت تا دوباره پروسه انتخاب شهردار جدید آغاز شود. این بار، شوراییها با دقت بیشتری دست به انتخاب بردند. علی رغم اینکه یکی از حزبها نیز با برگزیدن پیروز حناچی، مخالف بود، سرانجام رقابت از یار و همکار دیرین خود یعنی عباس آخوندی برد تا شهردار پایتخت لقب بگیرد. بماند که در امضای حکم حناچی نیز داستانهایی مطرح شد. به هر ترتیب حناچی شهردار شد و شورای پنجم شهر تهران، روی ریل ثبات قرار گرفت. حالا آنها میدانستند که فرصت زیادی از دست رفته و باید طرحها و لوایح جدیدی را بهصورت فشرده بررسی کنند.
با نگاه واقعبینانه میتوان گفت اعضای شورا پس از شهردار شدن حناچی، اقدامات قابل توجهی انجام داد. در این میان میتوان گفت در ماههای نخست، میزان همراهیها میان شهردار و پارلمان شهری میزان مناسبی بود اما در ماههای آخر، از میزان همراهیها کاسته شد تا حناچی در چند مورد از خودیها ضربه بخورد. نمونهاش، اقدام غیرهماهنگ شوراییها با آقای شهردار، در تخریب نیمطبقه غیرمجاز بنای مربوط به نهاد ریاست جمهوری در محله جماران یا رد شدن چند لایحه فرهنگی در صحن شورا. با این حال، شورا در زمینههایی شهردار را همراهی کرد که ماحصل آن، احداث فضاهای همگانی در چند نقطه شهر، شفافسازی قراردادها، بازپرداخت دیون و بدهیهای به ارث رسیده، هوشمندسازی، بازپسگیری املاک واگذار شده خارج از چارچوب قانونی به برخی از نهادها و اشخاص و جلوگیری از ساختوسازهای خارج از طرح تفصیلی و غیرمجاز بوده است. نگاه منصفانه به شورای پنجم شهر تهران نشان میدهد که آنها حدود 17ماه را نیز در شرایط کرونایی، سخت اقتصادی، رکورد ساخت و ساز و کمبود منابع مالی سپری کردهاند و اما با همین شرایط چندین اقدام موثر را انجام دادهاند. بهبود وضعیت تجهیزات و آموزشی در حوزه مدیریت بحران، پیشگیری و مدیریت بحران، تکمیل چند خط مترو، افتتاح ایستگاههای جدید مترو، آغاز عملیات اجرایی خط مهم 10 مترو، رونمایی از یکرام قطار ملی مترو، توسعه مراکز آموزش كودكان كار، توسعه سهم دوچرخهسواری در سفرهای شهری، کاهش زباله تولیدی و افزایش تفکیک پسماند از مبدأ، تملک باغات و تبدیل آنها به بوستانهای عمومی و نگهداشت شهر بدون مشکل خاص از جمله این اقدامات موثر مدیریت پنجم به حساب میآید. با این حال، برخی از شوراییها گاهی چنان به دور از چشم همه، با طرحهای شهرداری مخالفت میکردند که حتی یکی از معاونان حناچی، مدتها در یکی از کمیسیونهای مرتبط با حوزه کاریش شرکت نکرد. از سوی دیگر، آنها بدون در نظرگرفتن عواقب یکتصمیم در راستای هوشمندسازی و شفافسازی، کارهایی انجام دادند که بهخاطر نیمهتمام ماندن کار، دودش در چشم شهروندان رفت. بهطور نمونه تصمیم برای الکترونیکی ساختن فرآیندهای صدور پروانه و پایانکار و پروندههای ساخت است. اگرچه این تصمیم در نگاه اول بسیار جالب به نظر میرسد اما به دلیل تکمیل نشدن صددرصدی، هماکنون باعث شده تا تعداد زیادی از شهروندان در میان شهرداریهای مناطق و دفاتر خدمات الکترونیک شهر، سرگردان و کلافه باشند. همچنین، اگرچه برای ایجاد اتاق شیشهای تلاشهای فراوانی صورت گرفت اما در اواخر دوره معلوم شد که شفافسازی تنها یکروی سکه ماجرا بوده؛ چراکه به گواه سایت شفافیت شهرداری، آن روی سکه نشان میداد چندین و چند قرارداد با رقم هنگفت و بسیار بالاتر از عرف و مرسوم جامعه، با افرادی بسته شده است. به عبارتی شورای شهر توجه نکرد که تنها شفافسازی رضایت شهروندان را در پی ندارد بلکه باید در نوع و نحوه قراردادها نیز با دقت بیشتری عمل میکردند.
از سوی دیگر شورای پنجم یا بهتر بگویم مدیریت پنجم شهر تهران، چند وعدهای که با بر پایه نظرسنجیهای مردمی استوار شده بودند، داد که متاسفانه وضعیت فعلی نشان میدهد تحقق نیافتهاند. البته بخشی از این وعدهها خارج از اراده مدیریت شهری بوده که یکی از آنها کاهش آلودگی هوا و ترافیک است. به بیان دیگر، اگر مدیریت شهری هرچقدر هم تلاش میکرد و اشتباهاتی مثل مخالفت با خرید فیلتر دوده ناوگان اتوبوسرانی را در بودجه سال 97 را مرتکب نمیشد اما بازهم بیتوجهی دستگاههای دیگر، کارش خود را برای آلوده ساختن آسمان شهر و افزایش ترافیک میکرد.
به هر ترتیب شورای پنجم کارش به پایان رسیده و از نظر نگارنده میتوان نمره قبولی 10 از 20 را برایش در نظر گرفت.
سامانه شفافیت و خدمات شهری نقطه قوت شورای پنجم

حسین تبریزی؛ رادیو تهران
شورای پنجم با تمام تبلیغات سو و البته امکاناتی که در اختیار داشت توانست کارنامه خوبی از خود به جای بگذارد. همه افراد حتی پرویز سروری، نایب رئیس شورای ششم معتقد هستند که راه اندازی سامانه شفافیت یکی از عملکردهای مثبت شورای پنجم بوده است البته معتقدم با اینکه سامانه شفافیت به خصوص در زمینه حقوق و دستمزد مدیران به طور کامل اجرا نشد این موضوع سر لوحه اقدامات موثری در راستای شفافیت برای سایر بخش های شهرداری و دیگر نهادها شد و امیدوارم شورای ششم این موضوع را دنبال کند.
نکته دیگر نگهداشت شهر با حداقل هزینه ها بود گرچه دوستان معتقد هستند جمع آوری زباله و رفت و روب یکی از اولویت های مردم درباره کارکرد درست شهرداری بود اما با توجه به درآمد کم شهرداری شاهد اتفاقات خوبی در زمینه وضعیت معابر بودیم و خدمات دهی حتی یک روز متوقف و دچار اخلال نشد. موضوعات زیادی می توان در خصوص شورای پنجم اشاره کرد تا به این نتیجه رسید عملکرد شورای پنجم مثبت بوده است. با توجه به منابع مالی محدود به ایجاد 12 ایستگاه مترو طی 4 سال نیز می توان اشاره کرد.
فراموش نکنیم شورای پنجم در زمینه کاهش آسیب های شهری و بازآفرینی شهری نتوانست کارنامه قابل قبولی ارائه دهد که امیدوارم شورای شهر بعدی اقدامات خوبی در این خصوص انجام دهد.
نقطه قوت شورای پنجم پاشنه آشیل آن شد

سیامک صدیقی؛ روزنامه نگار حوزه شهری
شورای پنجم شهر تهران با پشتوانه رای بسیار بالای مردم و با شعارها و چشم انداز تغییر در حوزه سیاست گذاریها و ریل گذاری جدید در ابعاد کالبدی، زیست محیطی، اقتصادی، بهداشت و سلامت، فضای سبز، شفافیت و… آغاز به کار کرد.
شهروندان هم به همین شعارها و تغییر نگاه رای داده بودند و انتظار داشتند که تحولات را متناسب با برنامههای نامزدها احساس کنند، اما در عمل این اتفاق روی نداد.
چالشهای گوناگونی مانع تحقق این شعارها شد، حواشی پیش آمده برای شهرداران تهران و انتخاب سه شهردار در چهار سال، همه گیری ویروس کرونا، تحریمها و پایان اجباری بسیاری از قراردادهای شهرداری با کشورهای دیگر، کاهش اعتبارات شهری و… بخشی از این موانع بود.
اما معتقدم ابرچالش شورای پنجم شهر تهران، آن چیزی بود که از آن به عنوان نقطه قوت این شورا نام برده میشد؛ شورای یک دست.
به لحاظ اصطلاحی، شورا به معنای اظهار نظر خواستن از دیگران و دخالت دادن آنها نسبت به یک امر و پرهیز از تک روی و استبداد رأی است. وقتی صدای مخالفی وجود نداشته باشد، و تلاش اعضا حتی در ظاهر نمایش یکپارچگی و هماهنگی صددرصدی باشد، خروجی کار نمیتواند مطابق انتظارها پیش برود. موضوعی که شورای ششم شهر تهران را هم تهدید میکند و میتواند آسیبی مشابه برای آن ایجاد کند.
یکی از خسارتهای بزرگ به شورای شهر پنجم، همان طور که اشاره شد، انتخاب شهردارانی بود که کارنامه قابل قبولی ارائه ندادند. این در حالی است که ما در این شورا مهرهای به نام «محسن هاشمی رفسنجانی» داشتیم که هم متخصص حوزه شهری بود و هم محبوبیت بالایی داشت و در عین حال از ظرفیت اسمی آیت الله هاشمی بهره میجست.
تلاش برای عدم خروج او از شورای شهر، در حالی که حائز همه صلاحیتها برای نشستن بر کرسی شهرداری تهران را بود، باعث شد هم شهر و هم شهروندان از پتانسیل بسیار مهمی برای تحقق شعارهای این شورا تنها به دلیل حفظ این یکدستی، محروم شوند.
به اعتقاد من، در صورتی که محسن هاشمی پس از حواشی ایجاد شده برای محمدعلی نجفی(اولین شهردار منتخب شورای پنجم) به عنوان شهردار انتخاب میشد، شورای ششم این شانس را پیدا میکرد که تلفیقی از اصلاح طلبان و اصولگرایان باشد؛ چرا که محسن هاشمی با ارتباطها و شناخت خود، شهر را به سویی میبرد که رضایت شهروندان افزایش بیشتری از وضعیت موجود داشته باشد.
به هر حال نباید چشم را بر تغییرات مهم این شورا مانند شفافیت، توجه به باغات، حرکت هر چند ناموفق در مسیر زیست پذیرتر شدن شهر و… بست.
انتخاب های سیاسی مانعی برای موفقیت شورای پنجم بود

سیمین برادران؛ خبرگزاری برنا
شورای شهر پنجم به پایان رسید اما خبرنگاران حوزه شهری همچنان در میدان هستند و از عینک خودشان به وقایع می نگرند.
آن ها در اولین گام خود با انتخاب سیاسی شهردار دست به گریبان حواشی زیادی شد و شاید با کمی بدشانسی سه بار به استقبال انتخاب شهردار پایتخت رفتند و در انتها به شهردار دانشگاهی تن دادند.
محمدعلی نجفی شاید توانمندی های زیادی داشت اما عده ای با حضور او موافق نبودند و نتوانست به دوران اوج خود نزدیک شود و سرانجام ناچار به استعفا شد که در همان روزها اعضا شورای شهر از پشت پرده هایی نام بردند و زمان زیادی را به انتخاب شهردار و یا دفاع از شهردار خود پرداختند گرچه معتقدم اگر نجفی استعفا هم نمی داد به مرز استیضاح کشانده می شد چرا که در روزهای آخر اختلاف جدی با برخی اعضا پیدا کرد. شورائیان با اینکه می دانستند قانون بازنشستگی در مجلس اصلاح می شود با این تفکر که عطف به ماسبق نخواهد شد افشانی بازنشسته را به عنوان شهردار پایتخت انتخاب کردند ولی بعد از تصویب قانون در مجلس، افشانی به هر دری زد تا آن را دور بزنند. چند دستگی حزبی در شورای پنجم سبب شد انتخاب های سیاسی رخ دهد و در انتها به فردی که شاید برای تصدی بهشت راه زیادی باید طی می کرد تن دادند. لجبازی عده ای برای خروج محسن هاشمی رفسنجانی از شورا و تصدی شهرداری تهران شاید بزرگترین اشتباهشان بود چرا که از شهردار عملگرا دست کشیده و به شهرداران سیاسی و یا دانشگاهی تن دادند.
حناچی در ماه های آخر به عدم شجاعت در پیشبرد اهداف متهم شد و سایرین او را شهردار کم کاری دانستند اما شورائیان در همین گرداب گیر افتادند. شورای شهر پنجم تلاش های بسیاری برای تغییر شهر به نفع انسان محوری صورت داد اما همواره در ادعای شهر دوستدار کودک و شهری امن برای زنان ناکام ماند.
ساخت پلازاهای شهری و طرح خیابان کامل را می توان از اقدامات مناسب دانست از سوی دیگر استحصال آب های روان را می توان نقطه قوت دانست و شهرداری تهران این اقدام را به خوبی انجام داد و پایتخت را از سیل سال 98 نجات داد. شورای شهر پنجم تنها در قانون بازنشستگی و تغییر شهردار بدشانسی نیاورد. همزمان با کمبود منابع مالی برای اجرای پروژه های شهری با شیوع کرونا دست به گریبان شد و همه معادلاتشان بر هم ریخت. نتوانست از محل منابع پایداری که در نظر داشت تامین مالی کند و نگران پسماند، بهشت زهرا، تامین تجهیزات و منابع انسانی برای مقابله با کووید 19 شد و بسیاری از برنامه ها را به وقت دیگری موکول کرد. عملکرد شورای یکدست اصلاح طلب پنجم با توجه به موانع و مشکلات موجود را مثبت ارزیابی کنم اما به نظر می رسد شورای ششم لازم است در زمینه بازآفرینی شهری و آسیب های اجتماعی تلاش های بیشتری نشان دهند.
برچسب ها :حامد فوقانی ، حسین تبریزی ، سیامک صدیقی ، سیمین برادران ، شورای شهر پنجم ، مژگان انصاری
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0