تاریخ انتشار : سه‌شنبه 22 مهر 1404 - 7:19
کد خبر : 23542

بازدید سرزده یا نمایش مردم‌داری؛ ساخت مستند تصویری از بازدیدمدیران/ اگر کارها درست انجام شود نیازی به سیستم شاه‌عباسی نیست

مظاهر گودرزی: سندرم بازدید سرزده، ایده‌ای که شاید کسی شروع آن را یادش نباشد اما حالا فراگیر شده است، اتفاقاً به بدترین شکل ممکن هم فراگیر شده، حداقل وقتی اینستاگرامِ فیلتر شده را باز می‌کنی کلی ویدیو از فرماندار گرفته تا شهردارِ مناطق و شهرهای مختلف وجود دارد که یا در محل کارشان ملاقات حضوری با

مظاهر گودرزی: سندرم بازدید سرزده، ایده‌ای که شاید کسی شروع آن را یادش نباشد اما حالا فراگیر شده است، اتفاقاً به بدترین شکل ممکن هم فراگیر شده، حداقل وقتی اینستاگرامِ فیلتر شده را باز می‌کنی کلی ویدیو از فرماندار گرفته تا شهردارِ مناطق و شهرهای مختلف وجود دارد که یا در محل کارشان ملاقات حضوری با مردم دارند یا حضوری به مشکلات شهر و مردم رسیدگی می‌کنند، آن‌هم نه با دست خالی، گاهی با «توپ پر» می‌روند و همراه تصویربرداری و مستندسازی از حضورشان خط و نشان هم می‌کشند: «بعدازظهر می‌آیید تمام نانوایی‌های سطح شهر، هرکسی گران فروخت بازداشت می‌کنید.»، «پیمانکاری که بخواهد کار را به‌خاطر پول معطل کند برخورد بدی باهاش می‌کنم.»، «خدا شاهده کوتاه نمی‌آیم از این مرحله جلو بروند همه را رو میدم معرفی کنند به دادستان».

البته همه‌ی این رسیدگی به مشکلات مردم همین‌قدر برخوردی نیست، گاهی خیلی مهربانانه و با روی خوش مشکلات اهالی شهر حل و فصل می‌شود، مانند ویدیوی دست به دست شده‌ اخیر در فضای مجازی، لحظه‌ی دادن مجوز فروش موز روی فرغون به یک جوان دستفروش در گوشه‌ای از شهر، و آذین کردن این ویدیو با صدای وحید تاج و شعری از مولانا «هرکه شود صید عشق، کی شود او صید مرگ».

بازدید سرزده یا نمایش مردم‌داری؛ ساخت مستند تصویری از بازدیدمدیران/ اگر کارها درست انجام شود نیازی به سیستم شاه‌عباسی نیست

محال است در ایران بخواهی کار مهم انجام بدهی دنبال پارتی نباشی

ممکن است این روش از مدیریت مورد پسند خیلی‌ها باشد، حق هم دارند، با خودشان می‌گویند در وضعیتی که کارها درست پیش نمی‌رود مدیرانی هستند که خودشان را پای کار نشان می‌دهند، اصطلاحاً میدانی هستند، حالا هرکسی که در این میدان دستش به صاحب میز خدمت برسد مشکل‌ش حل می‌شود، اما مگر چند نفر این فرصت را دارند که درست در روزی که مدیر سرحال و آماده‌ی خدمت هست و دوربین‌ها روشن شده‌اند به ملاقات او بروند؟ آیا تعداد مشکلات شهر به‌اندازه تعداد همین ملاقات‌ها و سرکشی‌ها است؟ آیا نباید مشکلات مردم بدون عرض شکایت به مدیر مربوطه به‌شکل نظام‌مند حل شود؟ مردم برای حل مشکل‌شان تا کی باید صبر کنند تا در یکی از این بازدیدهای میدانی یا میزهای خدمت مدیر اصلی را ببینند؟ و سوال کلان‌تر این‌که این روش مدیریت آیا به‌مثابه رواج پارتی‌بازی و امضای طلایی در سازمان‌ها و ادارات نیست؟ انگار که شکل و شمایل این امضای طلایی کمی رسمی شده باشد.

دراین‌باره سعید معدنی، جامعه‌شناس معتقد است سیستم اداری و ساختار اداره‌ها به‌شکل مدرن و خودکار نیستند، پدیده‌هایی مثل پارتی‌بازی و عدم مسئولیت‌پذیری در ادارات و سازمان‌ها باعث شده حتی اگر کسی وظیفه‌اش را انجام دهد از او تشکر کنیم، درحالی‌که این وظیفه‌اش است و باید به طور معمول انجام شود. او به تهران خبر به نقل از خبرآنلاین می‌گوید: «متأسفانه در ایران محال است ما بخواهیم یک کار مهم انجام دهیم و دنبال پارتی نباشیم، این نشان‌دهنده بیمار بودن سیستم است.»

به‌گفته‌ی معدنی «اگر بخواهیم خوشبینانه نگاه کنیم شاید درصدی از این افراد با وجدان کاری این بازدیدهای میدانی را با این سبک و شکل انجام می‌دهند، اما باز هم این به ناکارآمد بودن سیستم برمی‌گردد که کارها درست انجام نمی‌شود و مدیر مجبور است خودش هر از گاهی حضور پیدا کند و سر و صدایی ایجاد کند تا زیر دستانش را کنترل کند، درحالی‌که در یک سیستم درست باید کارها به‌صورت خودکار انجام شود و نیازی به کارهایی مثل آنچه شاه‌عباس انجام می‌داد نباشد، که به صورت سرزده و ناشناس می‌رفت وضعیت را بررسی می‌کرد.»

در جست‌وجوی آینده‌ای بهتر

اگرچه بخش‌های خدماتی از جمله خدمات شهری ممکن است به بازدید و حضور میدانی مدیر نیاز داشته باشد، اتفاقاً برای مدیر شهری بد نیست علاوه بر گزارش‌هایی که دریافت می‌کند خودش هم به شهر سرک بکشد، اما این‌که این قبیل بازدیدها همراه با دوربین و میکروفن باشد و برش‌های تصویریِ آن با تدوین و صداگذاری در صفحه شخصی مدیر در یک پلتفرم فیلتر شده مانند اینستاگرام یا تارنمای آن سازمان به‌نمایش گذاشته شود به‌دلایل زیادی مورد نقد قرار می‌گیرد؛ معدنی در این‌باره می‌گوید: «احتمالاً این رفتن‌ها برای شوآف یا نمایش است؛ چراکه وقتی قرار است سرکشی کنند چه نیازی به گفتن یا تبلیغ یا فیلمبرداری دارد؟ این نشان می‌دهد نه‌تنها سیستم بیمار است بلکه مسئولانی که باید مسئولیت خود را به‌درستی انجام دهند و افراد زیر دست‌شان را کنترل کنند این کار را انجام نمی‌دهند، نکته این است که این افراد احتمالاً در جستجوی آینده بهتر در فرصت‌های اجتماعی و سیاسی هستند تا برای خود موقعیت پیدا کنند، این یعنی همان سیستم قدیمی و ناکارآمد.»

بازدید سرزده یا نمایش مردم‌داری؛ ساخت مستند تصویری از بازدیدمدیران/ اگر کارها درست انجام شود نیازی به سیستم شاه‌عباسی نیست

این جامعه‌شناس بیان می‌کند: «معمولاً در سیستم‌های اداری ما مدیران این نمایش مردمی بودن را امتیاز می‌دانند، یک نماینده که واقعاً سواد خواندن یک مطلب را ندارد چگونه به این موقعیت رسیده؟ طبیعی است که با خودنمایی بوده، اگر سیستم درست باشد کسی‌که حتی موزه لوور را نمی‌شناسد و نمی‌تواند بیانیه‌ای را درست بخواند نباید به چنین موقعیتی برسد. همه این به موقعیت رسیدن‌ها به خاطر خودنمایی است.»

تقصیر گزینش و حراست است

اگر این شیوه‌ی مدیریت را مدلی برای نشان دادن کارنامه کاری بدانیم، حتماً این سوال پیش می‌آید که چه شد که برخی برای اثبات مدیریت خود یا زمینه‌سازی پیشرفت خود از این روش بهره می‌برند و ریشه چنین رفتاری از کجا شروع می‌شود؟ معدنی معتقد است از زمانی‌که «گزینش و حراست» وارد سیستم اداری شد ناخودآگاه این رفتار به وجود آمد، طوری‌که اگر کسی بخواهد استخدام شود انگار حتما باید خودنمایی کند، برای همین هم هست که مثلاً پیشانی علمای دین و مراجع تقلید جای مهر ندارد اما بر پیشانی خیلی از مدیرکل‌ها جای مهر نشسته است، در چنین سیستم اداری‌ای برای اینکه پذیرفته شوی و پست و موقعیت داشته باشی انگار باید «شوآف» کنی.

این جامعه‌شناس می‌گوید: «این‌ها لازمه زیستن در جایی است که ایدئولوژی و سیستم گزینش و حراست حاکم است. درحالی‌که امور شهری را بدون حضور فیزیکی هم می‌شود با دوربین حل کرد. اگر سیستم درست باشد نیازی نیست که وقتی مدیر می‌خواهد سرکشی کند همه بفهمند اما در ایران وقتی می‌خواهند سرکشی کنند همه مطلع هستند.»

۲۳۳۲۳۳

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.