کنشگرانی که سنتهای حوزه را نوآورانه احیا کردند
در حالی که روز سوم فروردین ۱۳۰۱ ش. آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی رسماً بازتأسیس حوزه علمیه قم را اعلام کرد، دههها بعد در لبههای این ساختار سنتی، گروهی از روحانیان «حاشیهنشین» قلمداد شدند که نه در دروس رسمی و نه در معاونتهای آموزشی، بلکه با شیوهای متمایز، زیربنای فکری و تبلیغی حوزه را
در حالی که روز سوم فروردین ۱۳۰۱ ش. آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی رسماً بازتأسیس حوزه علمیه قم را اعلام کرد، دههها بعد در لبههای این ساختار سنتی، گروهی از روحانیان «حاشیهنشین» قلمداد شدند که نه در دروس رسمی و نه در معاونتهای آموزشی، بلکه با شیوهای متمایز، زیربنای فکری و تبلیغی حوزه را متأثر ساختند.
به گزارش فرارو، فعالیت این کنشگران دینی—از تبلیغ مدرن گرفته تا نقد خرافات و تأسیس نهادهای مستقل—در پرتو یکصد سال تحول، نشان داد حاشیه میتواند موتور بازتفسیر و نوآوری یک نهاد کهن باشد.
فرهنگ نخعی و حاج شیخ مهدی سراج انصاری
فرهنگ ریمن نخعی (۱۲۹۷–۱۳۸۴ ش.)، پیش از طلبگی، به عنوان سرگرد در بخش ضدّاطلاعات ارتش خدمت میکرد. در اواخر دهه ۱۳۳۰، «کانون تشیع» را در تهران بنیان نهاد؛ مجمعی که به نقد بهائیت و خرافات دینی پرداخت و در چند ماه نخست نزدیک به صد نفر روحانی و طلبه جوان را جذب کرد. انتشار کتاب «کسرویگری» در پاسخ به احمد کسروی و برگزاری جلسات پرسش و پاسخ پیرامون جدایی دین از سیاست، از ویژگیهای متمایز سبک تبلیغی او بود.
حاج شیخ مهدی سراج انصاری (۱۲۷۴–۱۳۴۰ ش.) نیز همراه نخعی، با نگاهی سازمانیافته وارد عرصه اجتماعی شد. او در سال ۱۳۲۳ش. «جمعیت مبارزه با بیدینی» و یک سال بعد «اتحادیه مسلمین» را تأسیس کرد تا با افکار الحادی و انحرافات دینی مبارزه کند. سراج انصاری از طریق نشریه «آیین اسلام» مقالاتی، چون «نبرد با بیدینی» و «شیعه چه میگوید» منتشر ساخت و در جلسات منبرگونه خود، ضمن نقد مارکسیسم و ماتریالیسم، به واکاوی معارف اصیل اسلامی پرداخت. ترکیب شور انقلابی با استدلال نظری، روش ویژه او بود که مخاطبان جوان را گرد خود جمع میکرد و تا پایان عمر، باوجود سکته قلبی، هنوز در ذهن مردم مذهبی زنده ماند.
سید رضا موسوی صدر؛ پیوند فلسفه و تبلیغ
آیتالله سید رضا موسوی صدر (۱۳۰۰–۱۳۷۳ ش.)، برادر امام موسی صدر و فرزند آیتالله صدرالدین صدر، تحصیلات مقدماتی را در مشهد و سطوح عالی را در قم نزد استادانی، چون آیتالله مرعشی نجفی و محقق داماد گذراند. او در درس خارج فقه و اصول تحت هدایت پدر و حجت کوهکمری و در فلسفه و عرفان نزد آیتالله خمینی تربیت یافت. در سال ۱۳۴۶ ش. به دعوت آیتالله شریعتمداری به تهران رفت و در مسجد فوزیه جلسات پرسشگری و درس اخلاق برگزار کرد؛ منبری که با طرح سؤالهای جوانپسند و ادغام حکمت عرفانی و منطق فلسفی مشهور شد. بازگشت او به قم در ۱۳۵۶ ش؛ و استمرار تدریس تا پایان عمر، فلسفه و عرفان را از متن صرفاً نظری به یکی از مؤلفههای جذاب تبلیغ حوزوی تبدیل کرد.
سید ابوالفضل برقعی قمی؛ نواندیش دینی
علامه سید ابوالفضل برقعی قمی (۱۲۸۷–۱۳۷۲ ش.)، شاگرد حائری یزدی و میرزا نائینی، در سالهای آغازین طلبگی با نگارش مقالات دفاع از شیعه در برابر نقدهای احمد کسروی شناخته شد. اما در میانسالی عنوان «اسلام غیرمذهبی» را برگزید و با انتشار آثاری، چون «خرافات حول زیارت قبور» و ترجمه «منهاجالسنة» ابنتیمیه، احادیث و رویههای شیعی مبتنی بر غلو و خرافه را به چالش کشید. برقعی حتی اصل امامت را کنار گذاشت و توحید و معاد را ستونهای اصلی دین دانست. این تحول، واکنش مرجعیت محافظهکار را برانگیخت، اما برای حلقهای از پژوهشگران و طلبههای جوان، تصویری نوین از «قرآنمحوری» ارائه کرد که تا امروز در محافل فکری قم بازتاب دارد.
فعالیت این سه کنشگر حاشیهای نشان داد که حوزه علمیه قم، فراتر از دروس رسمی و دیوارهای مدرسه فیضیه، با ابتکار روشهای تبلیغی نوین و نقد درونسازمانی، توانسته بستر پرسشگری و بازخوانی معارف را حفظ کند. «کانون تشیع»، «جمعیت مبارزه با بیدینی» و جلسات پرسشگری سید رضا صدر و آثار بنیادین برقعی، همگی گواه آن است که حاشیه حوزه مکمل متن آن بوده و بدون این جریانهای موازی، تصویر پویایی حوزه در طول یک قرن دوم ناقص میماند. امروز، همایشها و کرسیهای آزاداندیشی در قم بیش از هر زمان دیگری از میراث این «گروه سوم» تغذیه میکنند و نشان میدهند که نهادهای سنتی برای بقای خود نیازمند گفتوگوی درونی و پذیرش نوآوری هستند.

برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0