به گزارش تهران خبر و به نقل از ایسنا، در قلب گرهچینی، هندسه نه یک ابزار طراحی، که زبان اصلی بیان است. نقوش این هنر، بر پایه اصول ریاضی و نظم اسلامی طراحی میشوند.
ستارههای هشت، دَه یا دوازدهپر، خطوط متقاطع و الگوهای تکرارشونده، یادآور مفاهیمی مانند وحدت، بیپایانی و تعادلاند. در گرهچینی، هر قطعه چوب نقشی معناگر دارد؛ کوچک اما ضروری. آنچنان دقیق تراشیده میشود که در ساختار کلی، هم زیبایی خلق کند و هم انسجام را حفظ کند.
یکی از ویژگیهای فنی حیرتانگیز در گرهچینی، اتصال خشک است. برخلاف تصور عمومی، این قطعات نه با چسب، نه با میخ و نه حتی با پیچ در کنار هم قرار میگیرند. بلکه با بریدگیهای زاویهدار و قفلشونده، چنان در هم مینشینند که استحکام سازه تا دههها حفظ میشود. این تکنیک نه تنها دوام کار را تضمین میکند، بلکه نشان از اوج مهارت و دقت استادکار دارد.
مواد، ابزار و مراحل انجام گرهچینی
برای اجرای گرهچینی، از چوبهایی مقاوم و خوشبرش مانند گردو، چنار، توت، راش و سنجد استفاده میشود. این چوبها علاوه بر دوام، بافت و رنگ مناسبی دارند و در طول زمان زیبایی خود را حفظ میکنند. ابزارهای مورد استفاده شامل اره کمانی، اره مویی، اسکنه، خطکش فلزی، گونیا و ابزارهای سنبادهکاری است.
فرآیند ساخت گرهچینی سنتی معمولاً در پنج مرحله صورت میگیرد:
«طراحی نقوش هندسی بر مبنای اصول هندسه اسلامی
آمادهسازی چوب با انتخاب گونه مناسب و بریدن اولیه
برش قطعات کوچک با دقت بالا
مونتاژ خشک با اتصال فاق و زبانه بدون میخ و چسب
پرداخت نهایی شامل سنبادهکاری، روغنکاری و تثبیت»
پیشینهای کهن، خاستگاهی مشترک
«گرهچینی» به عنوان یکی از کهنترین صنایع دستی ایرانی، در اوایل دوران اسلامی شکل گرفت. برخی پژوهشگران احتمال دادهاند استفاده از این هنر از دوران خلفای عباسی آغاز شده و در قرن ۶ تا ۸ هجری قمری در مصر و سوریه متداول شده و از همان زمان به ایران رسیده است و سپس در دوران سلجوقی و صفوی، در ایران به اوج خود رسید. خاستگاه این هنر اصفهان بوده و سپس شهرهایی چون قزوین، کاشان، یزد و تبریز به کانونهای اصلی این هنر بدل شدند. در این شهرها، استادکارانی ظهور کردند که آثارشان هنوز در اُرسیها، درهای ورودی و تزئینات معماری دیده میشود. به عنوان نمونه میتوان به کاخ گلستان، عمارت چهل ستون، هشت بهشت، موزه سنندج، خانههای تاریخی مثل خانه اعلم، خانه شیخالاسلام و خانه سوکیاس در اصفهان، خانه طباطبائیها، خانه عباسیان، خانه بروجردیها در کاشان و بسیاری از مکانهای تاریخی دیگر اشاره کرد.
کاربرد گرهچینی در معماری ایرانی، فراتر از تزیین است. پنجرههای ارسی با شیشههای رنگی، درهای مشبک، پارتیشنهای داخلی و جدارههای تفکیکی همه با نقش و نگار گرهچینی زینت یافتهاند. وقتی نور از شیشههای رنگی عبور میکند و از میان گرههای چوبی میگذرد، نوعی حس آشتی با فضا، تاریخ و آرامش درونی به وجود میآید؛ ترکیبی دلنشین از سنت، زیبایی و معنا.
هنری در خطر فراموشی؟
با وجود غنای فرهنگی و فنی، هنر گرهچینی امروز با چالشهایی جدی از جمله کاهش تعداد استادکاران ماهر، افزایش قیمت چوب، بیعلاقگی نسل جوان و فاصله معماری مدرن با زبان گرهچینی روبروست. این عوامل، هنر گرهچینی را در آستانه فراموشی قرار دادهاند. اما هنوز هستند هنرمندانی که عاشقانه از این هنر پاسداری میکنند، آن را آموزش میدهند، یا در مرمت بناهای تاریخی احیا میسازند.
با همه دشواریها، تلاشهایی برای بازآفرینی گرهچینی در طراحی معاصر آغاز شده است. برخی معماران و طراحان داخلی، از این هنر در قاب آینهها، پارتیشنهای خانگی، سردرهای ورودی ساختمانها و حتی مبلمان استفاده میکنند. آنها میکوشند تا روح گرهچینی را در زندگی مدرن امروز بدمد؛ روحی که برخاسته از تعادل، زیبایی و هویت ایرانی است.
انتهای پیام
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0