تاریخ انتشار : یکشنبه 24 فروردین 1404 - 10:31
کد خبر : 18411

مصایب موسیقی ایران در سالِ سه

سالی که گذشت اتفاقات بسیاری در حوزه موسیقی افتاد. شاید به زعم بعضی افراد برخی از آن‌ها رخدادهایی بیشتر اجتماعی بودند تا هنری اما به هر شکل پیوندی با دنیای موسیقی داشتند که می‌شد ریشه آن را در یک کمبود، محدودیت یا ممنوعیت در این هنر یافت.  به گزارش اعتماد، سال ۱۴۰۳ هم گذشت و وارد

سالی که گذشت اتفاقات بسیاری در حوزه موسیقی افتاد. شاید به زعم بعضی افراد برخی از آن‌ها رخدادهایی بیشتر اجتماعی بودند تا هنری اما به هر شکل پیوندی با دنیای موسیقی داشتند که می‌شد ریشه آن را در یک کمبود، محدودیت یا ممنوعیت در این هنر یافت. 

به گزارش اعتماد، سال ۱۴۰۳ هم گذشت و وارد سال جدید شدیم. در اولین صفحات موسیقی این روزنامه سراغ تعدادی از فعالان حوزه موسیقی رفتیم تا بگویند در سال یا سال‌هایی که گذشت، موسیقی با چه چالش‌هایی مواجه بود و بر این هنر از نگاه آن‌ها چه گذشت. البته اتفاقات و رخدادها در بستر فرهنگی کلان هستند، نمی‌توان آن‌ها را معطوف به یک سال کرد؛ برای همین بعضی‌ها هم به‌طور کلی موضوع و نگاه‌شان را در حوزه فعالیت خود مطرح کردند. از آنجا که با محدودیت فضا روبرو بودیم صحبت‌ها و دیدگاه‌های برخی از فعالان در شماره‌های آتی و در ستون خواهد آمد. 

اثباتِ انفعال نهاد صنفی موسیقی در ایران 

سالی که گذشت، سال مهمی بود چراکه سال اثباتِ نبود نهاد صنفی سالم و قدرتمند در حوزه موسیقی در کشورمان بود. در این سال بر اهل هنر و علاقه‌مندان موسیقی و عموم مردم و حتی دولتی‌ها اثبات شد که ما در کشورمان، اصولا نهاد صنفی به معنای واقعی آن را نداریم. آن دو سه نهادی هم که نام صنف و تشکل رسمی مربوط به موسیقی را یدک می‌کشند، یا محفل‌های لابی هستند. 

انجمنی داریم که به نام صنف موسیقی در وزارت کار به ثبت رسیده اما انجمنی که تنها خاصیت آن عضو کردن افرادی از جامعه موسیقی کشور است که اگر مبنای هنری و حرفه‌ای و صنفی ملاک و حاکم باشد، آنان نباید عضوی از صنف محسوب شوند چرا که در کنار داشتن مشاغلی همچون کافه، رستوران و سفره‌خانه‌داری، به خوانندگی، آن هم با تکنیک پلی‌بک می‌پردازند. از دیگر سو خانه‌ای داریم که به اسم موسیقی متصف است اما سال‌هاست در اختیار عده‌ای خاص قرار گرفته است. پیمانکاران یا شرکای هیات‌مدیره‌ها و هیات‌امناها و مشاوران و تصمیم‌سازان پشت‌پرده جریانات موسیقی بوده‌اند که امروز دستشان رو شده و تا حد زیادی هم کوتاه! این افراد اما برخلاف آن خانواده، عموما هنرمند و موسیقیدان هستند.

موسیقیدانانی مشهور یا دست‌کم شناخته شده اما از نسل گذشته با تفکرات متعلق به گذشته. میانگین سنی این بزرگان بالای ۷۰ سال است اما حضور و تفکر و تصمیماتشان سال‌هاست بر سرنوشت کودکان و نوجوانان در موسیقی سایه انداخته است. افرادی هستند که شاید در آینده و شاید در روزگاری بشود از نقش‌های مخربشان در موسیقی بیشتر صحبت کرد.

همین‌قدر کافی است که جوانان بدانند این عالی‌مقامان، روزی از منتقد خود شکایت کردند و تلاش کردند تا یکی از برجسته‌ترین معلمان و استادان دانشگاهی موسیقی کشور را به زندان بیفکنند که با فشار جامعه موسیقی و پادرمیانی برخی ناشران و بزرگان، مجبور شدند از شکایت خود صرف‌نظر کنند. در زمان همین افراد بود که برای برخی هنرمندان از جمله نگارنده پرونده‌های امنیتی تشکیل شد. 

یادآوری این جریانات تنها به معنای شخم زدن گذشته نیست، مساله این است که نهاد صنفی در چنین آشفته بازاری چه‌قدر می‌تواند موثر باشد ولی تا این اندازه منفعل است. بله بهتر است باور کنیم که ما نهاد صنفی موسیقی نداریم و هنرمند موسیقی، یا باید مشهور باشد که تحت حمایت و توجه خانه باشد یا باید خواننده سفره‌خانه‌ای قانع به داشتن کارت عضویت یک تشکل موسیقی تا با معرفی به صندوق اعتباری هنر بتواند از بیمه نیمه دولتی بهره‌مند شود. با اتفاقاتی که سال گذشته افتاد با اطمینان بیشتری می‌توان گفت، آری هنرمند موسیقی نهاد صنفی حامی و پشتیبان ندارد. 

جای خالی سیستم آموزشی مناسب برای موسیقی

آموزش هنر و فرهنگ باید در هر کشوری در شمار موضوعات اساسی و مهم سیستم باشد. امروزه اهمیت و ارزش فرهنگ در تحقق اهداف یک جامعه بر کمتر کسی پوشیده مانده و افرادی که در راس برنامه‌ریزی‌های ملی قرار دارند، هم به این مساله آگاه هستند. آموزش موسیقی هم به عنوان بخشی از آموزش فرهنگی- هنری، برای جامعه بسیار حائز اهمیت است. اگر بتوانیم کودکان و نوجوانان خود را به گونه‌ای پرورش دهیم که در زمینه‌های مختلف فرهنگی هنری از جمله ادبیات، موسیقی، تئاتر، سینما، نقاشی، گرافیک و مجسمه‌سازی شکوفا شوند، در واقع در حال سرمایه‌گذاری بر روی آینده کشور هستیم. این آموزش‌ها در شکل‌گیری علایق و خواسته‌های آن‌ها تأثیر بسزایی دارد اینجا روی سخنم با آموزش موسیقی خواهد بود که در شمار هنرهای تاثیرگذاری است که از کودکی تا سالمندی، افراد جامعه مخاطب آن هستند. 

آموزش موسیقی به کودکان باید از سنین خیلی پایین آغاز شود. متأسفانه در ایران، سیستم آموزشی مناسبی برای موسیقی وجود ندارد و این نقیصه، هم در مراکز دولتی و هم در مراکز خصوصی مشهود است. روش‌های موجود در آموزش موسیقی، به‌ویژه برای کودکان، محدود به آموزش ارف است و این روش تنها یکی از راه‌های آموزش موسیقی در جهان را شامل می‌شود که البته بهترین راه هم نیست. 

در مقایسه با دیگر کشورها باید بگویم کشورهایی که در تدریس موسیقی به کودکان پیشتاز هستند، بچه‌ها از همان ابتدا به نواختن ساز تخصصی مورد علاقه خود وارد می‌شوند و علاقه و استعدادشان کانالیزه می‌شود. این در حالی است که در ایران، فرآیند آموزش اغلب به گونه‌ای است که کودکان ابتدا ریتم و نت‌خوانی را یاد می‌گیرند و سپس سازشان را انتخاب می‌کنند. این روش ممکن است به تقویت گوش موسیقایی آن‌ها کمک کند، اما به نظر می‌رسد که باید تمرکز بیشتری بر روی سازهای تخصصی وجود داشته باشد. 

متأسفانه، در زمینه آموزش رشته‌های مختلف فرهنگ و هنر، کمبودهای زیادی در کشور ما وجود دارد. در اصل باید جوانانی که به تعلیم مبانی آموزگاری موسیقی علاقه‌مند هستند، به مراکزی فرستاده شوند که در این زمینه آموزش دیده‌اند. هزینه‌های این آموزش‌ها نباید بر عهده افراد باشد، چرا که اغلب توانایی پرداخت هزینه‌های گزاف را ندارند. این راه، سرمایه‌گذاری بنیادی و تاثیرگذار در راستای آموزش است.

به‌طور کلی باید گفت کمبودهای موجود ناشی ازعدم حمایت دولتی از آموزش هنر است. به همین دلیل، ما باید برنامه‌ریزی کنیم و افرادی را تربیت کنیم که توانایی آموزش موسیقی را داشته باشند. این افراد باید از طریق بورس و حمایت‌های دولتی به کشورهای پیشرفته فرستاده شوند تا پس از کسب تجربه به کشور بازگردند و به آموزش کودکان مشغول شوند. 

در حال حاضر معلمان موسیقی که در کشور فعالیت تاثیرگذاری دارند، اغلب معلمان‌شان یا در اروپا آموزش دیده‌اند یا قبل از انقلاب، آموزش‌های علمی و صحیحی را گذرانده‌اند. با این حال، در سال‌های اخیر، کمبودهای زیادی در زمینه موسیقی احساس شده برای مثال امروز اگر نیاز به ساخت سرود ملی یا کاری برای کل جامعه داریم، متخصصانی که بتوانند این کار را انجام دهند، در دسترس نیستند و انگشت‌شمارند.

جا دارد وارد تاثیر ممنوعیت‌ها شویم؛ محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های موجود در زمینه آموزش و اجرای موسیقی، آسیب‌های جدی به کل جامعه وارد کرده است. آموزش موسیقی باید به عنوان یک نیاز ملموس در جامعه جدی گرفته شود. موسیقی در تمام وجوه زندگی ما حضور دارد و باید معلمانی تربیت کنیم که قادر به برآورده کردن نیازهای موسیقی جامعه باشند. 

در حوزه آموزشی به‌طور کلی یک آموزش خصوصی وجود دارد و یک آموزش دولتی؛ موسسات خصوصی در حال حاضر اغلب تلاش می‌کنند تا آموزگاران موسیقی را گرد هم آورند و سیستم آموزشی منسجمی را ایجاد کنند. اما این تلاش‌ها به ثمر نمی‌رسد؛ حالا این به ثمر نرسیدن یا به دلیل تعطیلی آن موسسه به خاطر هزینه‌های بالاست یا از مسیرش خارج می‌شود.

کاملا بدیهی است که آموزش و بستر آن نیازمند یک قدرت و ساختار بزرگ است و از دست یک یا چند نفر برنمی‌آید و لزوما نیازمند بسترسازی ساختاری در سطح کلان است. در حال حاضر، هنرستان‌های موسیقی و دانشگاه‌ها هم رشته موسیقی را آموزش می‌دهند، اما هیچ‌یک از اینها کافی نیستند. ظرفیت محدود هنرستان‌ها و کیفیت نامطلوب آموزش در بسیاری از رشته‌های دانشگاه‌ها را شاهد هستیم که این نیاز به ایجاد مدارس موسیقی از سنین پایین را بیشتر نشان می‌دهد. 

اگر دولت‌ها از فرهنگ حمایت نکنند، امکان پیشرفت فرهنگی آنچنان وجود ندارد. دولت‌ها در سراسر دنیا به اهمیت فرهنگ آگاه هستند و برای آن سرمایه‌گذاری می‌کنند. در ایران، موسیقی پاپ به دلیل پول‌ساز بودنش حمایت بیشتری دریافت می‌کند پس اینجا بحث فرهنگی- هنری کنار می‌رود، اما موسیقی‌های کلاسیک، اصیل و… به حمایت بیشتری نیاز دارند. در اصل مسوولان فرهنگی باید افرادی باشند که دغدغه فرهنگ و هنر را دارند و باید در انتخاب آن‌ها دقت بیشتری صورت گیرد تا پایه‌ها ساخته شود وگرنه نتیجه‌ای حاصل نمی‌شود چرا که در تمام موارد باید ریشه قوی باشد تا شاهد رشد باشیم. 

حافظ موسیقی نواحی، مردم هستند

در این سال‌ها متاسفانه شاهد کاهش سطح کیفی آثار موسیقی نواحی و همچنین بی‌توجهی به آن هستیم. موسیقی نواحی به معنای موسیقی ملی ایران است و هر قوم و منطقه‌ای موسیقی خاص خود را دارد که در نهایت موسیقی ملی ایران را می‌سازد. موسیقی کردی، بلوچی، آذری و سایر مناطق بخشی از این موسیقی ما محسوب می‌شوند.

متاسفانه، در چند سال اخیر، شعارهای زیادی در این زمینه مطرح شده است بدون اینکه اقدام عملی صورت گیرد. وضعیت روز به روز بدتر می‌شود و بخشی از این مشکل به سیاست‌گذاری‌های نادرست وعدم جریان‌سازی مناسب برمی‌گردد. فضای مجازی نیز تأثیر زیادی بر این روند گذاشته حال چه مثبت چه منفی اما مساله این است که بستری مهیا نمی‌شود. این همه شعارهایی مانند ضد امپریالیسم و ضد غرب که سال‌ها مطرح شد، در عمل تغییری ایجاد نکرد، چه توجهی به ریشه‌ها اتفاق افتاد؟ 

سیاست‌های نادرست در حوزه موسیقی نواحی باعث بروز مشکلات جدی شده است. در سال گذشته، انتظار داشتیم تغییرات مثبتی در موسیقی نواحی رخ دهد، اما متأسفانه باز هم تنها شعارها را شنیدیم. کنسرت‌های زیادی در این حوزه برگزار شد، اما کیفیت آن‌ها به‌شدت پایین آمده بود. نگاه فرهنگی و میراثی به موسیقی نواحی در حال از بین رفتن است.

وقتی که یک گروه موسیقی نواحی را روی صحنه می‌بینیم، متوجه می‌شویم که ویژگی‌های سنتی آن به تدریج در حال محو شدن است. ملودی‌ها و فواصل موسیقی هم اغلب دچار تغییرات نامناسبی شده‌اند. متأسفانه، اجراهای موسیقی نواحی هم به سمت پروژه‌های غیر بومی و پلی‌بک رفته است که این خود آسیب جدی به موسیقی نواحی می‌زند. تغییر و پویایی طبیعی است ولی ما در زمینه این نوع موسیقی بیشتر شاهد رخوت هستیم و تغییراتی به سمت سقوط. ما مخالف تجدد نیستیم، اما تجدد تعریف دارد و نمی‌توان به سادگی سازهای جدید را به موسیقی سنتی اضافه کرد و انتظار داشت که نتیجه مطلوبی حاصل شود.

سیاست‌های نادرست دولتی در این زمینه باعث شده که موسیقی نواحی زیر خرواری از چنین نگاه‌هایی بماند. موسیقی نواحی معرفی نمی‌شود و گروه‌ها هم به اشتباه فکر می‌کنند که لزوما باید به سمت فرم‌های پاپ این نوع موسیقی بروند تا بتوانند مخاطب جذب کنند و مخاطب هم خوراکی جز این ندارد. 

موسیقی جدی و با کیفیت باید حفظ شود و به سمت سطحی‌نگری نرود. امیدوارم با تلاش‌های بیشتر، بتوانیم به احیای موسیقی نواحی بپردازیم و آن را از آسیب‌های جدی نجات دهیم. مسوولان شعار می‌دهند اما در عمل فقط به رفع تکلیف فکر می‌کنند؛ جشنواره‌های نواحی برگزار می‌شود، اما مهم نیست که چطور برگزار شود. مثلا هزینه‌های بالایی برای این جشنواره‌ها صرف می‌شود، اما در نهایت تعداد قابل توجهی از مردم از این رویداد بهره نمی‌برند و از متولیان باید پرسید این جشنواره‌ها چه تاثیری بر پویایی و روند جریان موسیقی نواحی گذاشتند؟ 

در حالی که خود مردم در حال برگزاری جشنواره‌ها و مراسم محلی هستند از آن‌ها غافل می‌شویم. مثلا در سال گذشته، مراسم آیینی در هرمزگان به نام خواجه عطا برگزار شد که به همت خود مردم بود و بازدیدکنندگان زیادی داشت. این نشان می‌دهد که موسیقی نواحی کاملا از جنس مردم است و خود مردم حافظ این فرهنگ هستند. شاید گاه حمایت‌هایی از سوی دولت اتفاق بیفتد، اما بیشتر این حمایت‌ها به شعار محدود می‌شود و در اصل خود مردم حافظ این میراث هستند. 

در همین حال، گروه‌های موسیقی غیر ایرانی یا پاپ در حال استفاده از امکانات و مجوزها هستند، در حالی که هنرمندان موسیقی نواحی از این امکانات بی‌بهره‌اند. ما در کانون موسیقی نواحی که به تازگی آغاز به کار کرده، تلاش کرده‌ایم اتفاقات خوبی رقم بزنیم و امیدواریم این حرکت به نتایج مثبتی منجر شود اما برای اجرای برنامه‌ها و راهکارها نیاز به همکاری و همفکری داریم. موسیقی نواحی به‌شدت وابسته به حمایت مردم است و اگرچه این فرهنگ هرگز از بین نمی‌رود اما متاسفانه، میراث فرهنگی ما در معرض آسیب‌های جبران‌ناپذیر است. یکی از بزرگ‌ترین آسیب‌ها، عدم حضور بانوان در عرصه موسیقی نواحی است.

 زنان همیشه راوی اصلی موسیقی آوازی در این مناطق بوده و هستند اما صدایشان ممنوع است، این مساله در موسیقی نواحی خنده‌دار است، مگر ممکن است لالایی‌ها و آوای زنان و نقش آن‌ها را ندید؟ این طور بخشی بزرگ از موسیقی حذف می‌شود. سیاست‌های نادرست باعث شده که بسیاری از بانوان نتوانند در کنسرت‌ها اجرا کنند و این نه تنها به آسیب به فرهنگ ما منجر شده، بلکه باعث سرخوردگی هنرمندان بزرگ هم شده است.

در حوزه موسیقی نواحی جمعیت زیادی فعال هستند که اصلا دیده نمی‌شوند متاسفانه فقط هنگامی که یکی از دنیا می‌رود پیام‌های تسلیت را می‌شنویم یا محرومیت هنرمندان این حوزه را می‌بینیم بدون آنکه فکری برای آن شود. زیرساخت‌های فرهنگی کشور و موسیقی، زبان و هویت ملی ما در همین ترانه‌ها و آوازهای بومی نهفته است. 

باید گفت هستند مسوولانی از جمله خود معاون هنری وزیر ارشاد و سرپرست و… که دغدغه فرهنگ کشور را دارند ولی متاسفانه دست‌های پشت پرده انگار نمی‌خواهند هنر ایرانی فراگیر شود. امیدوارم با تلاش‌های بیشتر، بتوانیم به احیای موسیقی نواحی بپردازیم و این هنر را از آسیب‌های بیشتر نجات دهیم. اگر ریشه‌های موسیقی نواحی حفظ شوند، آینده روشنی برای آن وجود خواهد داشت. 

صدور مجوز، همچنان یک چالش

سال ۱۴۰۳ برای صنعت موسیقی ایران، سالی پر از فراز و نشیب بوده است. در حالی که فناوری‌های نوین فرصت‌های تازه‌ای برای انتشار و دسترسی به آثار موسیقی فراهم کرده‌اند، ناشران، هنرمندان و فعالان این حوزه با چالش‌های جدی نیز مواجه هستند. فضای نشر موسیقی در ایران، همزمان با گسترش پلتفرم‌های دیجیتال، با محدودیت‌های قانونی، اقتصادی و فرهنگی خاصی درگیر است که مسیر تولید و توزیع موسیقی را پیچیده‌تر کرده‌اند. 

یکی از مهم‌ترین چالش‌های نشر موسیقی در ایران، مساله مجوز است. بسیاری از آثار موسیقایی به دلایل مختلف، از جمله محتوای ترانه، سبک موسیقی، یا حتی نوع پوشش خوانندگان در ویدئوها، موفق به اخذ مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نمی‌شوند. این موضوع باعث شده بسیاری از هنرمندان یا آثار خود را صرفا به صورت زیرزمینی منتشر کنند یا به انتشار در پلتفرم‌های خارجی مانند یوتیوب و اسپاتیفای بسنده کنند که خود باعث کاهش دسترسی عموم مردم به آثار رسمی و باکیفیت داخلی می‌شود. 

از سوی دیگر، اقتصاد نشر موسیقی در ایران تحت فشار است. قیمت تجهیزات ضبط و تولید موسیقی به دلیل نوسانات ارزی و مشکلات واردات، به‌شدت افزایش یافته است. همچنین، فروش فیزیکی آثار تقریبا به صفر رسیده بخشی از این موضوع در دنیای حاضر قابل درک است اما در دیگر کشورها این بخش همچنان مخاطب خودش را دارد در صورتی که در ایران این‌طور نیست. درآمد از پلتفرم‌های دیجیتال هم به دلیل نبود نظام کپی‌رایت موثر، رضایت‌بخش نیست. بسیاری از خوانندگان و آهنگسازان برای تأمین هزینه‌های خود ناچار به برگزاری کنسرت‌های خصوصی یا حضور در پروژه‌های تبلیغاتی شده‌اند. 

چالش دیگر، فقدان نهادهای حمایتی و صنفی موثر است، در حالی که در بسیاری از کشورها، انجمن‌ها و اتحادیه‌های هنری از حقوق نشر و منافع مالی هنرمندان حمایت می‌کنند، در ایران این نهادها یا وجود ندارند یا قدرت اجرایی کافی ندارند. این مساله باعث شده هنرمندان در برابر سرقت آثار، عدم پرداخت دستمزد، یا سوء‌استفاده‌های برخی ناشران، ابزار قانونی چندانی برای دفاع از خود نداشته باشند. 

با این وجود، نقطه امیدی در افق دیده می‌شود. ظهور نسل جوان و خلاق از موزیسین‌ها، استفاده هوشمندانه از فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی و استقبال مردم از سبک‌های نوآورانه، نشان می‌دهد که موسیقی ایران همچنان زنده و پویاست. اگر قوانین متناسب با شرایط روز اصلاح شوند و حمایت‌های واقعی از هنرمندان صورت گیرد، می‌توان امیدوار بود که صنعت نشر موسیقی در ایران در سال‌های آینده رونق بیشتری یابد.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.