طلوع سپیده دم صبح آغاز یک روز تازه را نوید می دهد، آرام آرام آفتاب عالم تاب سایه پر مهر و سخاوت خود را بر زمین و زمینیان می گستراند، بیست و هشتمین روز از دومین ماه قمری از دیرباز در خاطر مردمان دیار”جام” یادآور خاطراتی است که از نیاکان و گذشتگان در ذهنشان ماندگار شده است؛ سال هایی نه چندان دور که فوج فوج مردمانی از مرد و زن، کودک و کهنسال از راههای دور و نزدیک با پای پیاده یا سوار برمرکب خود را به پای کوهی موسوم به “امامزاده” می رساندند تا با توسل به “پیر مراد دهنده” راهی به سوی معشوق بگشایند و مطلب و مقصود خود را از اوطلب کنند.
بقعه متبرکه “محی الدین” بر فراز قله ای در محدوده کیلومتر ۵۵ جاده سمنان به دامغان در روستای جام از توابع بخش مرکزی سمنان و در نزدیکی کلاته ای به نام” پرپا” واقع شده است که ارتفاع این قله از پای کوه ۱هزار و ۱۰۰ متر، ارتفاع آن از سطح دریا ۲ هزارو ۲۳۴ متر و از دامنه کوه ۸۰۰ متر می باشد.
این بقعه از دیرباز زیارتگاه خیل مشتاقان و طبیعت گردان بومی و غیر بومی بوده است که بیشتر در مناسبت هایی خاص همچون ۲۱ ماه مبارک رمضان و شهادت مولای متقیان و یا ۲۸ ماه صفر به مناسبت رحلت خاتم انبیاء و شهادت کریم اهل بیت خود را به این مکان می رساندند تا با نوحه خوانی و مدیحه سرایی، اشک روان از دیدگان جاری نموده و برجلا و صفای باطن بیفزایند؛ روزگاری که پیرزنانی عصا زنان با سینه ای سرشار از عشق و دلدادگی مسیر پرپیچ و خمی را طی می کردند تا با روشن کردن چراغ امامزاده نور محبت و دوستی اهل بیت را روشن نگه دارند، آن گاه که حاجتمندان به شکرانه برآورده شدن حاجاتشان در پای کوه چادرها را بر می افراشتند و با ذبح گوسفندان و برپا نمودن آتش، اطعام نذری تهیه نموده و با متوسل شدن به بارگاه مقدس از حضرت دوست طلب حاجت می نمودند.
ساعاتی از طلوع آفتاب دوازدهمین روز از ششمین ماه سال ۱۴۰۳ هجری شمسی می گذرد و آرام آرام بر شدت گرمای تلالوهای خورشید در میانه آسمان افزوده می شود،طبیعت بکر و زیبای کوهستان علاوه بر کسانی که به منظور زیارت پا به این وادی گذاشته اند، توجه بسیاری از گردشگران و طبیعت دوستان را برای لذت بردن از هوای پاک واقلیم مناسب این منطقه به خود جلب نموده است؛ رفته رفته بر تعداد جمعیت افزوده می شود، تعدادی با سکنی گرفتن در سایه سار تک درخت کهنسال پایین کوه به دید و بازدید و استراحت پرداخته اند، برخی از سالخوردگان و کسانی که توانایی بالارفتن از قله را ندارند نیز در حسینیه پایین کوه که حدود ۳ دهه پیش توسط برخی خیّران بومی ساخته شده به استراحت می پردازند؛ طبق یک سنت دیرینه کسانی در پایین کوه با دادن چای و نذری از زائران و مهمانان پذیرایی می کنند.
گرچه مسیر صعود به قله تا حدی سخت و صعب العبور است اما کودکان و کهنسالانی در طول مسیر به چشم می خورند که با پشتکار و اراده ای قوی مسیر رفت و برگشت را به سلامت پیموده و به مقصد باز می گردند، از دیرباز افرادی شب ۲۸ صفر را در بقعه بالای کوهستان می گذرانند و این فضای آرام و دلنشین را فرصتی برای بازگشت به خود و راز و نیاز با خالق هستی می دانند.
در میانه مسیر با تعدادی از اهالی بومی منطقه همراه می شوم و از آنها می خواهم تا نظرات و شنیده هایشان در خصوص این مکان را بازگو نمایند؛ یکی از اهالی محلی می گوید: در دوران کودکی هر هفته همراه مادربزرگ به اینجا می آمدیم او اعتقاد خاصی به این مکان داشت و کمر بسته و عصا زنان از کوه بالا می رفت تا چراغ داخل امامزاده را نفت کند و بر این باور بود که این چراغ باید همیشه روشن باشد.
یکی دیگر از اهالی روستای جام، می گوید: سالها پیش پدرم در خواب دیده بود که شخصی به او می گوید: جلوی بقعه را تا حدی صاف کن که ۱۰۰ زائر بتوانند اینجا نماز بخوانند، پدرم به این موضوع اعتنایی نکرد تا اینکه دوباره این خواب تکرار شد و باز هم بی اعتنایی کرد و برای بار سوم این شخص به خوابش آمد و خواسته اش را تکرار کرد این بار پدرم به آنجا رفت و با استفاده از چکش و قلم سنگها را شکست و جلوی بقعه را تا حدودی هموار کرد.
فردی از اهالی دوزهیر می گوید: در زمانهای قدیم که به مناسبت های خاص مردم برای زیارت می آمدند اشخاصی که به دلایل مختلف نمی توانستند بیایند بر سر راه می نشستند تا گرد راه زوار بر آنها بنشیند.
یکی دیگر از اهالی معتقد است: معجزه اینجا همین است که یک پیر زن ۷۵ ساله که راه رفتن بر روی زمین صاف برایش مشکل است به راحتی از این کوه بالا می رود.
عده ای نیز از نذر و نیازها و برآورده شدن حاجاتشان در شفای بیمار،عطای اولاد و پیدا شدن گمشده شان می گویند و چند نفر هم به اتفاق موضوع واحدی را مطرح کردند و گفتند که با چشم خود دیده اند یا از اطرافیان و گذشتگان شنیده اند که بارها نوری در اطراف قله دیده شده که به گرد قله می چرخد و شدت آن به حدی بوده که بوته های اطراف به راحتی قابل شناسایی بوده و سپس در قله فرو رفته است.
فرد دیگری می گوید: معجزه بستگی به اعتقاد دارد وقتی خاضعانه و خاشعانه دست نیاز به سوی معبود دراز کنی و از او طلب حاجت کنی، معجزه می کند
حاج میرزاحسین یحیایی از معتمدین و اهل روستای جام می گوید: از دوران کودکی به یاد دارم مادرم چراغی را نفت می کرد و به محل معصوم زاده می رفت آن موقع معصوم زاده ضریح و یکسری وسایل قدیمی و آویزهای سقفی داشت، بزرگترها به آنجا می رفتند و چراغ را برای یک هفته نفت می کردند و شعله اش را تنظیم می کردند که خاموش نشود آن زمان مکان فعلی به صورت ۴ دیواری بود و سقف نداشت و بعدها سقفی بر بالای آن ساخته شد.
وی می افزاید: اینجا هر که بوده آدم پاکی بوده آدم صادقی بوده که دفن شده است از زمانی که ما یادمان می آید در این مکان یک صورت قبری وجود داشت ولی بارها توسط افراد سودجو زیر و رو شده ؛ قبلا ۲۱ ماه رمضان هم می آمدن و عزاداری هم انجام می شده است؛گفتنی است که حاج میرزا حسین مرد خوش سخن و ذاکر اهل بیت در بین صحبت هایش به احتمالاتی در خصوص این مکان هم گریزی می زند اما معتقد است شخصی که در اینجا فوت شده و دفن شده هرکه بوده آدم صالح و پاکی بوده است و قدمت این مکان هم حداقل به دوره اشکانیان یا ساسانیان می رسد.
صحبت هایش شیرین است و زمان به تندی می گذرد از فرصت استفاده می کنم و از او می خواهم که در حین صحبت هایش در خصوص تاریخچه روستای جام هم اطلاعاتی بیان کند و او می گوید:اصلیت اهالی روستای جام از ایل قشقایی و بخصوص ایل بختیاری هستند؛ ایل بختیاری که در حومه شیراز سکونت داشته و طبق تاریخ کاملا موثق ییلاق و قشلاق می کردند، منطقه “جام” ( از سر گردنه آهوان تا محمد آباد نرسیده به قوشه به طول ۲۵ کیلومتر) آب و هوای استثنایی دارد، این منطقه نزدیکترین نقطه به دریا است که رطوبت حاصل از نسیم دریا به کوههای البرز برخورد می کند که بهترین آب و هوا را دارد و آنطرف کوهها جنگل است، ایل بختیاری و ایل قشقایی مهاجر بودند تابستان و زمستان می آمدند و می رفتند بعضی هایشان دنبال کشور گشایی بودند حکومت های محلی هم در آن زمان وجود داشتند و می خواستند جای خوبی برای خودشان انتخاب کنند، اینها دو سه بار می آمدند اینجا و می رفتند سالهای بعد که می آمدند و بر می گشتند بقیه به آنها می گفتند که این بار به کجا می روید و آنها می گفتند:”سرِجام” که کم کم کلمه سَر از آن جدا شد و “جام” باقی ماند.
عبدالمجید یحیایی از دیگر اهالی روستای جام می گوید: طبق آنچه ما از نیاکانمان شنیده ایم امام رضا(ع) و یارانش از اینجا عبور می کرده اند جنگ و یاغی گری در آن زمان رواج داشته اینها آمده بودند سر این کوه بلند منزل گرفته بودند تا ببینند دشمن از کدام طرف می آید، اینجا معصوم زاده است امامزاده نیست.
محمد زمان یحیایی از دیگر اهالی روستای جام که از دیرباز زحمات زیادی را برای حفظ و نگهداری این بنای قدیمی کشیده و نقش زیادی در ترمیم و نگهداری آن داشته است در خصوص این مکان می گوید: هرچند تاریخ دقیقی از قدمت این مکان در دست نیست اما آنچه مشخص است آن است که این مکان بسیار قدیمی است؛سالها پیش مادر مرحومم که ۹۵ سال سن داشت می گفت که پدرم به نقل از پدربزرگش گفته است که این مکان از زمانی که ما به یاد می آوریم وجود داشته است که اگر همین گفته ها را از لحاظ تاریخی بسنجیم قدمت اینجا بسیار زیاد است.
وی می افزاید: سمت جنوب این کوه آثار کوره آجرپزی است که هنوز هم تکه پاره های آجر در این اطراف وجود دارد، آجرهایی که در این بنا به کار رفته از نوع آجرهای ۴ گوش هستند که در همین اطراف پخته می شده و به اینجا آورده شده است، از زمانی که من به یاد دارم وقتی که مقبره کندوکار شده بود و برای باز سازی آن اقدام کردیم پوشیده از گچ بود که آنها را بیرون ریختیم و در زیرآن یک تخته سنگ است باز ما آنجا روی آن مقبره و یک صورت قبر و تشکیلاتی درست کردیم که بعدها آن را تخریب کردند.
محمد زمان یحیایی ادامه داد: اینجا قبلا یک ضریح چوبی قرار داشت که بسیار زیبا بود و روی آن یادگارهای قدیمی نوشته بود و می شد از روی ان تاریخ هایی را کشف کرد ولی من آنموقع جوان بودم و به این فکرها نبودم، وگرنه چه بسا می شد از روی آن تاریخ هایی را پیدا کرد و قدیمی ترین تاریخش را درآورد ولی متاسفانه آن را هم سوزاندند و از بین بردند.
او می گوید: در گذشته ها از سمنان هم زیاد می آمدند اهالی دوزهیر هم از راهی جداگانه می آمدند زن عموی من که پیرزنی بود با پای پیاده یا با الاغ از کلاته های اطراف می آمد اینجا یک شیشه نفت با خود می آورد چراغ اینجا را روشن می کرد و می رفت و باز جمعه بعدی می آمد چراغ را نفت می کرد. این چراغ همیشه اینجا روشن بود و وقتی در را باز می کردی بوی نفت مثل بوی عطر از اینجا ساطع می شد و احساس لذت خاصی داشت.
این بنا بخشی از هویت ما و نیاکان ما است
محمدزمان یحیایی می گوید: این طبیعت متعلق به ما وگذشتگان ما و متعلق به فرزندان و آیندگان ما است، جایی که نیاکان و اجداد ما در اینجا رفت و آمد داشته اند همین که مردم در چنین مناسبتی اینجا جمع می شوند و با هم احوالپرسی می کنند و یک چای با هم می خورند و از این هوا لذت می برند خیلی ارزش دارد من عاجزانه درخواست می کنم از همه کسانی که به طبیعت علاقه مندند و دلشان برای آثار تاریخی می سوزد این مکان قسمتیش مربوط به اجداد ما است در حفظ و نگهداری این مکان کوشا باشند، قسمتی از این مکان به اجداد ما تعلق دارد، درخواست می کنم اگر نمی توانند کاری برای بازسازی آن انجام دهند حداقل تخریبش نکنند، نسبت به طبیعت مهربانتر باشند اینجا حداقل یک پناهگاه می تواند باشد برای کسی که در این کوه گیر افتاده است شب می تواند در اینجا پناه بگیرد و محفوظ باشد.
محیالدین “سلمانی حضرت”
حجت الاسلام و المسلمین اسماعیل تدینی مدیر کل سابق اوقاف و امور خیریه استان سمنان در گفت و گو با خبرنگار ایسنا با بیان اینکه سند مالکیت بقعه محی الدین روستای جام در تاریخ ۸ شهریور ۱۳۷۶ هجری شمسی توسط ثبت اسناد به نام اوقاف ثبت شده و در مرداد ماه سال ۱۳۹۳ افرادی به عنوان هیات امنای زیارتگاه منصوب شده اند، گفت: طبق باور اهالی، صاحب مقبره یکی از خدمتگزاران علی بن موسی الرضا(ع) معروف به “سلمانی حضرت” است و اطلاعات این بقعه طبق استشهادیه محلی می باشد.
وی گفت: ما نمی توانیم بر این مکان نام “امامزاده” بگذاریم بلکه می گوییم: “بقعه متبرکه” به معنای یک گنبد و بارگاه مقدس که ممکن است مربوط به شخصی عارف،صحابه یا یک سید جلیل القدر باشد تا به نسل امامزاده برسد.
این کارشناس مذهبی تصریح کرد: ما در اعتقادات مردمی خیلی نبش قبر نمی کنیم و به قول حضرت آقا، سند اینجا همان جمعیتی است که به آنجا می رود؛ انسان معتقد حتما چیزی را می بیند که به جایی کشیده می شود اینکه از قدیم الایام بزرگان و نیکان شما به این مکان ارادت داشته اند حتما این ارادت آنها یک ریشه ای داشته و چیزی هست که دلها را متوجه خود کرده، نذری کرده و برکتی کرده وگرنه انسان معتقد سر قبری که مرده ندارد گریه نمی کند والبته این بستگی به اعتقاد اشخاص دارد.
وی با بیان اینکه در استان بین الحرمین سمنان ۱۲۵ امامزاده و ۵ پیغمبر مدفون است که از این تعداد ۲۴ امامزاده در شهرستان سمنان وجود دارد با اشاره به مواردی همچون امامزاده “چهل تن درجزین” امامزاده “سی سر” سمنان و تکیه ناسار( به معنای نُه سر) گفت: وقتی امام رضا(ع) ابه مشهد هجرت کردند در برخی جاها وارد شهرها و روستاها شدند و مردم از آنها استقبال کردند، دشمن هم آنها را تعقیب کرد برخی ها در آن محل ها کشته شدند، برخی به اجل طبیعت از بین رفتند و تعدادی هم برای فرار از حکومت به کوه ها پناه بردند و در آنجا کشته شدند و در خصوص بقعه مبارکه روستای جام نیز همین که مومنین علاقمند به آنجا می روند دلیلی بر وجود بدن مطهر یا توجهی در آن نقطه است که خود می تواند سند حقانیت آنجا باشد؛ خواب نما هم نبوده و به فرموده امام علی (ع) باید به اعتقادات مردمی که خلاف شرع نباشد احترام گذاشت.
با هرگونه بدعت گذاری به شدت برخورد می شود
حجت الاسلام و المسلمین تدینی عنوان کرد: گاهی کسی خواب نما شده و به یکباره در جایی بقعه ای درست می کند که وجود نداشته است؛ ما با این موارد به شدت برخورد می کنیم و دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی بلافاصله این موارد را گزارش می کنند البته چنین مواردی در استان سمنان خیلی کم است ولی در استان های دیگر چنین مواردی بوده که خواب نما شده، جلوی آن ایستادیم و تخریب کردیم اینکه جایی بخواهد بی سند و خواب نما باشد یا جدید و بدعت گذاری باشد به شدت با آن برخورد می شود.
این کارشناس مذهبی ادامه داد: ما به عارفان و عالمان به عنوان یک وسیله برای رسیدن به خدا متوسل می شویم ارزش ائمه و امامزاده و مسجد به مثابه فرودگاهی است که انسان به آنجا می رود و به آن متوسل می شود تا به سوی خدا پرواز کند و قرار نیست آدمی در آنجا حبس شود یا باقی بماند.
او می گوید: امامزاده ها آیتم های مختلفی دارند برخی ها فقط معنوی هستند بعضی ها مانند امامزاده محمد جعفر دامغان معنوی و میراثی هستند و برخی ها هم طبیعتی در کنار خود دارند مانند”پیغمبران سمنان” که هم معنوی است هم میراثی و هم در کنار طبیعت واقع شده و در خصوص بقعه متبرکه روستای جام نیز واقع شدن در بالای کوه و میانه طبیعت، گزینه جذابی برای جذب افراد به شمار می رود.
ساعتی از طنین انداز شدن اذان نیمروزی از گلدسته های مسجد روستای جام گذشته است و زائران و طبیعت گردان آرام آرام راهی مسیر برگشت می شوند، مسجد امام علی(ع) میزبان مومنانی است که در روز رحلت خاتم انبیاء و کریم اهل بیت گرد هم می آیند.
گزارشگر: شهربانو خسروی_ ایسنا سمنان
انتهای پیام
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0